اجتماعی

دزد سابقه دار مردی را که از او گوشی خریده بود آنقدر شکنجه کرد تا کشته شد

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه ایران نوشت:با شکایت او تحقیقات برای یافتن ردی از امیر ادامه داشت، تا اینکه همسر او حدود 24 ساعت بعد از شکایت با پلیس تماس گرفت و مدعی شد: لحظاتی قبل زنگ خانه‌مان به صدا درآمد و شوهرم که به سختی نفس می‌کشید پشت در بود. او گفت تصادف کرده و فردی به نام فریدون، او را شکنجه داده بعد از هوش رفت. ما بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردیم.

مرگ مشکوک
 4 روز بعد مرد میانسال بدون آنکه به هوش بیاید و علت حادثه را به صورت کامل بیان کند فوت کرد. به دستور بازپرس محسن اختیاری جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. متخصصان پزشکی قانونی با انجام برخی آزمایش‌ها اعلام کردند که به غیر از آثار تصادف، آثار ضرب و جرح نیز روی بدن مرد میانسال مشاهده می‌شود. همزمان خانواده امیر عنوان کردند: امیر مدتی بود که با مردی به نام فریدون دچار اختلاف شده بود.
 کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته مسیر رفت و آمد امیر به محل کارش دریافتند خودروی پژویی با امیر تصادف کرده و راننده از خودرو پیاده شده و مرد میانسال را به زور داخل خودرو انداخته است. صحنه‌های تصادف، اظهارات خانواده و نظریه پزشکی قانونی، زمانی که در کنار هم قرار گرفت، تکه‌های پازل را تکمیل کرد و فرضیه قتل مرد میانسال قوت گرفت.

مرد زندانی
در بازبینی دوربین‌های مداربسته، شماره پلاک خودرو بدست آمد و زمانی که کارآگاهان به سراغ صاحب خودرو رفتند، او مدعی شد که خودرو را به یکی از اقوامش به نام فریدون امانت داده و از ماجرای تصادف بی‌اطلاع است.
در ادامه مشخص شد فریدون حدود یک ماه قبل به اتهام سرقت بازداشت شده و در زندان تهران بزرگ دوران محکومیتش را سپری می‌کند. به دستور بازپرس جنایی، فریدون برای تحقیقات از زندان به دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد. متهم ابتدا منکر ماجرا بود اما در برابر مدارک و شواهد پلیسی به شکنجه‌های مرگبار امیر اعتراف کرد. با اعتراف مرد جوان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت او به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. 

به خاطر یک گوشی
متهم 35 ساله درباره این جنایت گفت: « امیر قبلاً در محله ما زندگی می‌کرد. من یک گوشی تلفن همراه سرقتی را به مبلغ 50 میلیون تومان به او فروختم. نمی‌دانست گوشی سرقتی است وقتی از من کارتن گوشی را خواست مدام بهانه می‌آوردم. آخر سر به من گفت یا گوشی را پس بگیر یا کارتن آن را بده وگرنه شکایت می‌کنم. من هم ترسیدم چون یک سارق سابقه‌دار بودم و آخرین بار یک سال قبل آزاد شده بودم اما بازهم سرقت‌هایم را انجام می‌دادم. گوشی را هم در یکی از سرقت‌هایم در خانه‌ای پیدا کردم و به امیر فروختم.»

از روز حادثه بگو.
به بهانه دادن کارتن گوشی تلفن همراه با امیر قرار گذاشتم، زودتر از ساعت قرار به آنجا رفتم وقتی امیر به محل قرار آمد تعمدی با خودرو به او زدم. روی زمین افتاد و درد می‌کشید اما من بی‌توجه به وضعیتش او را با زور به داخل خودروام انداختم و به پاتوق‌ام بردم و دو روز شکنجه کردم تا از شکایت منصرفش کنم اما وقتی دیدم به سختی نفس می‌کشد و حال خوبی ندارد او را دوباره سوار خودرو کرده و در نزدیکی خانه رهایش کردم.

23302

منبع

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


دکمه بازگشت به بالا